جدول جو
جدول جو

معنی برون زد - جستجوی لغت در جدول جو

برون زد
(بِ / بُ زَ)
برون زده. بیرون زده. و رجوع به برون زده شود.
لغت نامه دهخدا
برون زد
آفلرمان
تصویری از برون زد
تصویر برون زد
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از برون شو
تصویر برون شو
راه بیرون شدن، محل خروج
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بیرون شد
تصویر بیرون شد
راه بیرون شدن، محل خروج
فرهنگ فارسی عمید
(مَ کَ)
بیرون زدن.
- خیمه به صحرا برون زدن، بدشت آمدن. بخارج آمدن. سراپرده در خارج شهر افراشتن:
خیل بهار و خیمه به صحرا برون زده ست
واجب بود که خیمه به صحرا برون زنی.
منوچهری.
- سر برون زدن، سر بیرون کردن:
چو از ماهی جدا کرد آفتابی
برون زد سر ز روزن چون عقابی.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(بِ / بُ شُ)
مخرج. محل بیرون شدن. بیرون شد:
چو نظم مدح تو آغاز کردم اندر وقت
به من نماید راه برون شد و انجام.
سوزنی، به شده از بیماری. ج، براء. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
تصویری از بیرون شد
تصویر بیرون شد
خروج بیرون رفتن، مخرج محل خروج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برون شدن
تصویر برون شدن
بیرون شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درون شد
تصویر درون شد
ورود
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از برونبرد
تصویر برونبرد
صادر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از برونداد
تصویر برونداد
محصول
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از برونکرد
تصویر برونکرد
اخراج
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از برون زاد
تصویر برون زاد
آلوژن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از برون زا
تصویر برون زا
خارجيٌّ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از برون زا
تصویر برون زا
Externality
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از برون زا
تصویر برون زا
externalité
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از برون زا
تصویر برون زا
externalidad
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از برون زا
تصویر برون زا
экстерналии
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از برون زا
تصویر برون زا
Externalität
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از برون زا
تصویر برون زا
зовнішність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از برون زا
تصویر برون زا
eksternalność
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از برون زا
تصویر برون زا
外部性
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از برون زا
تصویر برون زا
externalidade
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از برون زا
تصویر برون زا
বাহ্যিকতা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از برون زا
تصویر برون زا
بیرونی حیثیت
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از برون زا
تصویر برون زا
mambo ya nje
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از برون زا
تصویر برون زا
dışsal faktör
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از برون زا
تصویر برون زا
외부성
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از برون زا
تصویر برون زا
外部性
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از برون زا
تصویر برون زا
חיצוניות
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از برون زا
تصویر برون زا
esternalità
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از برون زا
تصویر برون زا
eksternalitas
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از برون زا
تصویر برون زا
ความเป็นภายนอก
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از برون زا
تصویر برون زا
externaliteit
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از برون زا
تصویر برون زا
बाहरीता
دیکشنری فارسی به هندی